ماجراهای نوروز 95
بهار با تمام تازگی اش به رشت رسید و فصلی نو و سالی دیگر آغاز شد ...
آرسن ما امسال در چیدن سفر هفت سین به ما کمک کرد و با نظرها و سلیقه ی کودکانه اش هفت سین امسال را رنگ و لعابی دیگر بخشید. با دستهای کوچکش مرتب ظرف ها را کنار هم جابه جا می کرد و برای اطمینان دور می شد و نگاهی می انداخت و دوباره دستی به سفره می برد و تغییراتی به چینش می داد
پسرک به سرعت دارد بزرگ می شود، وقتی به دست ها، پاها و به اجزای صورتش در خواب نگاه می کنم مردی کوچک را می بینم که جلوی چشم ما به سرعت در حال قد کشیدن و بالیدن است و زمان چه دونده ی چیره دستی است...
از علایق جدید آرسن بسکتبال است بعد از نصب تور بسکتبال توسط بابای مهربون در اتاق پسرک و چند دور بازی کردن با او دریافتیم با چه بازیکن قدری طرفیم و البته از علاقه و گرایش این بازیکن کوچک بسیار شگفت زده و مشعوف شدیم.
یکی دیگر از لذت های آرسن این است که با او بنشینیم و فیلم های نوزادی و نوپایی یا به قول خودش آرسن نی نی رو نگاه کنیم، دیدن صحنه های گریه کردن، شیرخوردن و چهاردست و پا رفتن، روروئک سواری و ... آنقدر برایش جذاب است که انگار دارد زندگی یک شخصیت کارتونی جدید را تماشا می کند. امروز بعد از دیدن یک صحنه خیلی جالب از جشن تولد یک سالگی اش که صدای شبیه " دقن دقن دقن دقن " از خودش در می آور با کلی خنده گفت : مامان، " عسل" از آرسن نی نی بهتر حرف میزنه ( عسل اسم طوطی عروس ماست که قادر، به ادای چند کلمه است).
خب بریم سراغ عکس های بهاری آرسن جون:
آرسن و سفره هفت سین 95
آرسن در هوای بهاری پارک ها
آرسن و دوست جدیدش پویان کوچولو
آرسن در سیزده بدر