پاییز هم رفت و زمستان با گیسوان سپید بلندش از راه رسید ... این روزها ی پایانی پاییز که به سه سالگی آرسن نزدیک می شویم، بیش از پیش خاطرات دو سال پیش از ذهنم می گذرد و عکسهای پسرک را که در پوشه های جداگانه بر اساس ماه های مختلف در کامپیوتر دسته بندی کرده ام را مدام تماشا می کنم از این ماه تا آن ماه عکس ها را با هم مقایسه می کنم به چشم ها و دستها و پاهایش نگاه می کنم، به رفتارهای کودکانه اش که کم کم پخته می شود، دقیق می شوم... آه که زمان چقدر زود می گذرد. پسرم « آرسن» روزگار در حرکت است و تو هرچه بزرگ تر می شوی چیزهای زیادی برای کشف خواهی داشت، ...