اولین سالی ست که مامانم ... مامان تو
آرسن جونم
بهار با تمام حس طراوت و شور و شوقش بیرون پنجره ها جاری شده هوا گرم و گرم تر میشه دیروز هم توی بالکن چند تا پرستو دیدم اومدن پرستوها حس کودکی هامو برام زنده می کنه بوی تازگی طبیعت و آلوچه های سبز ترش و دغدغهی امتحانات مدرسه رو ...
امسال اولین سالیه که در روز مادر، خودم مامانم،خیلی حس بامزهای است. امسال از تو و بابایی هدیه های قشنگی گرفتم.
اما جدا از این حرف ها ،ذوق ها و خنده های بلندت همراه با تکان دادن دستای تپل و کوچولوت برام بهترین هدیه است وقتی برات شعر می خونم با چشمهای خوشگلت منو تو خونه دنبال می کنی و صداهای ملوسی از خودت درمیاری انگار خودت هم میخوای با من همراه بشی و شعر بخونی ...
تازگی ها آکواریوم و ماهی های شیطونش هم برات خیلی جالب شده وقتی می برمت کنارش ذوق زده میشی و با شادی دستاتو به هم می کوبی
اینم عکسهای جدید از آرسن:
آرسن ملوان شجاع
آرسن و دوستش، ساینا کوچولو
آرسن و پسرعمویش، بارید
آرسن و دخترخاله اش ، ترانه کوچولو
آرسن و دخترعمه هایش، ستاره و سارا