پنج ماهگی و تجربهی جدید ...
دو روز پیش یک روز جدید برای من و تو و بابایی بود، بیستم هر ماه، بهترین روز برای ماست چون قند و عسل ما یک ماه بزرگتر میشه ...
تو پنج ماهه شدی و از همه مهم تر اولین وعدهی غذایی رو هم تجربه کردی یک قاشق چایخوری فرنی برات پر از تازگی بود، اولش با کمی مکث و تردید به فرنی نگاه کردی بعد ازش چشیدی، فکر کنم خیلی خوشت نیومد خب حق داری چون خدایی خیلی بی مزه است بدون شکر وگلاب ! خب چیکار میشه کرد غذای نی نی ها باید اینطوری باشه دیگه...
بعدش هم به افتخار پنج ماهگی ات، من و تو و بابایی یه جشن کوچولو واسه خودمون گرفتیم و کلی باهات بازی کردیم :
راستی اینو هم بگم پسرک ما خیلی اهل کتاب و شعر و موسیقی است تازگی ها هم کمی به کارتون علاقه پیدا کرده است! آرسن ما هر روزصبح با مامانی میشینه و با حوصله و دقت به کتاب آموزشی اش نگاه می کنه ...
اینم پسر درسخونمون که میخواد خیلی چیزها یاد بگیره :