آرسن آرسن ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

آرسن نگو، قند و عسل ...

پسرک عجولم متولد شد ...

1391/10/25 13:14
نویسنده : مامان الی
912 بازدید
اشتراک گذاری

آرسن کوچولوی مامان و بابا سلام به روی ماهت

بلاخره انتظار تموم شد و تو به دنیای ما پا گذاشتی اما ده روز زودتر ... ساعت 1 شب روز چهارشنبه 20 دی ماه ، وقتی مامانی حسابی پرخوری کرده بود کلی از خودش با خوراکیهای مختلف بپذیرایی کرده بود ناگهان کاسه ی صبر توی کوچولوی عجول به پایان رسید و خواستی به دنیا بیای ...

تمام راه خونه تا بیمارستان رو داشتم با خودم فکر می کردم که نکنه کم وزن باشی و کلی نگران بودم ...

خلاصه اینکه همه چیز هماهنگ شد و دکی جون با چهره ی خندان اومد قبل از رفتن به اتاق عمل عمه ها و خاله ها با موبایل ها و دوربین هاشون چپ و راست از مامانی عکس می گرفتند و من و بابایی با هیجان به هم نگاه می کردیم و با چشمامون بهم انرژی و شادی می دادیم ...

خلاصه به اتاق عمل رفتم و چون کلی خورد و خوراک  قبل از عمل داشتم با بیهوشی اسپاینال سزارین شدم و لحظه تولد تو را هم دیدم دوست داشتم خودم زودتر از همه ببینمت نه اینکه از بیهوشی در بیام و بعد از اینکه همه روی ماهت رو دیدن من ببینمت ... 

دکی جون مهربون لحظه لحظه برام توضیح میداد که داره چیکار میکنه موقعی که تو رو از دل مامانی درآورد گفت بیا اینم شازده کوچولوت قلب 

حس خاصی بود که هیچ وقت وقت تجربه نکرده بود عشقی بزرگ و جاودانه تو دلم جوانه زده بود تو رو آوردند کنارم و گونه های گرمت رو روی صورت سردم چسبوندند تمام حس استرس جاشو داد به امید و شادی ... پسرک مامان سه کیلو سیصد و پنجاه گرم بود خیالم راحت شده بود ماچ

بعد هم آماده ات کردند و بردند سمت بخش ، مامی هم حدود بیست دقیقه بعد به بخش منتقل شد و بعدش هم کلی شادی و لحظات خاطره انگیز در جمع هیجان زده ی بابایی و عمه ها و خاله ها  و مادر بزرگ و پدربزرگ ها  و ...

 

 

آرسن ما

دیدار ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

نسیم
22 دی 91 21:15
تبریک میگم خوش قدم باشه انشا...واستون
منم همین روزا وقت زایمانمه بغضم ترکید یهو وقتی پستتو خوندم...واسه منم دعا کن عزیزم


مرسی عزیزم
حتما واسه شما هم یک خاطره ی شیرین خواهد شد. شاد باشی و سلامت با نی نی کوچولو
پرهام
22 دی 91 21:23
مبارکه


مرررررسی
زهره مامان آرسام
22 دی 91 23:41
خوش اومدی آرسن جووووووووووووووووووونم
زهره مامان آرسام
22 دی 91 23:41
وااااااااای خدای من چقده تو نازی



ممنون زهره جون
نازي مامان آوا (ني ني سايتي)
23 دی 91 17:45
تبريك ميگم قدم نورسيده مبارك خيلي نازه خدا حفظش كنه براتون [h


ممنون عزیزم از لطفت
شقایق
24 دی 91 9:01
ماشاله چه پسری زمینی شدنش مبارکککککککککک
سیدا
27 دی 91 21:55
الهام جون خیلی خیلی بهت تبریک میگم امیدوارم لحظاته شادت در کنار ارسن عزیز و خونوادت بی شماااااااااااااااااااااااار باشه


قربونت سیدا جون مرسی عزیزم
راحله
1 بهمن 91 11:35
وای چقدر زیبااااااااااااااااا
عزیزن مبارک باشه


ممنون راحله جان
مامان منیر
4 بهمن 91 12:49
تبریک میگم عزیزم . وبلاگ قشنگی داری . من دوست دارم شما رو لینک کنم . خوشحال میشم از دوستاتون باشم . به منم سربزنید.


ممنون عزیزم .وبلاگ شما لینک شد .از آشنایی با شما خوشبختم